دخترآریایی

هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است

گو چه حاجت که به افلاک کشی ایوان را

ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد

وقت آن است که بدرود کنی زندان را

حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی

دام تزویر مکن چون دگران قرآن را

 

پ.ن. اگر بخوایم یه فال از حضرت حافظ بگیریم برای کل ملت ایران بیشک دقیق ترینش همینه

دخترآریایی...

دو ساعت پست جدیدو تایپ کردم اخرش هنگ کرد و پرید

کلا همچی خر شده

دخترآریایی...

چرا اینقدر قیافت اشناس

اخهههه چراااااا

چرا تا میخوام فکر کنم تمامش خیال پردازی یا خوابای بچگیمه نمیتونم

اصلا چرا یه مدت فکرتو حدس میزدم حتی حضورتو تو نزدیک ترین جا

اصلا الان نمیدونم چطور مثل قبل حدس نمیزنم/:

 ای کوووووفت نگیری که به راحتی میتونم دوستت داشته باشم و بعد چند دقه دیگه خنثی باشم/:

 

دخترآریایی...

یادمه یه سری ددی من پرسید چرا از مرگ میترسم؟تازه فهمیدم از مرگ میترسه!!! تا قبل اون فکر میکردم نمیترسه. بخاطر کاراش

چراش رو کاملا خبر داشتم

مرگ برا اونی که معتقد به خداست بازگشت بخداست و خب خدا که همه خوبیاس. فکر کنم اکثر ما یا خدا رو قبول نداریم یا خودمونو!!! میدونیم چه گندی زدیم منتها معلوم نی ترسمون بازدارنده نیس

این روزها پر از ترس از مرگه ولی گاهی مرگ از ترس میشه

 

دخترآریایی...

تو کلاس عرفان شنیدم که نوری که از سیارات میبنیم مجازیه یعنی اونا اونقدر دورند که ممکنه برای چند میلیون سال پیش باشن و اصلا الان وجود نداشته باشنداشتم فکر میکردم اگر میتونیم نوری رو در گذشته الان ببینی دخترآریایی...

کلا کم خواب شدم 

دیشب برای اولین بار پنج ساعت یه سره خوابیدم . معمولا خوابام تیکه تیکه میشه

احتمالا بخاطر کمخوابی های این چند ماه اخیر بود اینم

چون الان بازم کم خواب شدم/:

 

دخترآریایی...

کلی گشتیم تا یک نونوایی پیدا کردیم که نون رو با چنگک میداد بیرون. اخرشم خواهرم گفت مشبا ال شده و بل شده نون رو باید موقعه خوردن داغ کنیم

از صبح کلی کار کردم و دارم میمیرم 

سرگرمیمونم فقط نته 

دلم برا بیرون و راه رفتن بدون ترس از ویروس تنگ شده. حتی خوردن یه پراشکی

دخترآریایی...

نمیدونم تو بچگیم چه خبر بوده که دچار لکنت بودم. از خون به شدت میترسیدم و با دیدنش بیهوش

حتی انگار خاطرات یه دوره رو فراموش کردم

 

ولی میدونم ادمی که منو ناراحت کنه سزاش بدترینه.‌بخاطر مظلومانه ترین اتفاقایی که برام افتاده و خدا فقط خبر داره. اینو بارها دیدم . حتی فرق نمیکرده اون افراد مادر و پدرم باشن یه جوری جواب پس دادن که باور نکردنیه 

دخترآریایی...